کاش مي شد مُرد
مثل راه رفتن
خوابيدن
خريد کردن
کاش مي شد خواست
و مُرد
**************
کاش جایمان عوض می شد
تا تو
می دانستی که چقدر "بی انصافی"
و من
می دانستم چرا.....؟!
کاش مي شد مُرد
مثل راه رفتن
خوابيدن
خريد کردن
کاش مي شد خواست
و مُرد
**************
کاش جایمان عوض می شد
تا تو
می دانستی که چقدر "بی انصافی"
و من
می دانستم چرا.....؟!
بـــاور کن
آن قدر ها هم سخت نیست
فهمیدن اینکه بعضی ها می آیند که
نماننــد نباشند نبیـننـد
و تــو
اگر تمامی ِدنیا را هم حتی به پایشان
بریزی
آنها تمامی ِبهانه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها
بهانه ای پیدا کنند
که بــــروند دور شـــوند
که نـــمانند اصلا
پس به دلت بسپار وقتی از خستگی هایِ روزگار
پناه بردی به هر کسی
لااقل خوب فکر کن ببین
از سر علاقه آمده
یا از سر ِ ... !!!
تا دنیایت پر نشود
از دوست داشتن هایِ پر بغض
که دمار از روزگارت درآورد !
میدونی کی شکستم؟وقتی خدارو دیدمو ازش پرسیدم:
" دیدی رفت؟"
یکم مکث کرد و گفت : " قرار نبود بمونه . . .
ﻧـﯿـﺎﻣـﺪﻩ ﺑـﻮﺩﮮ ﮐـﻪ ﺑـﻤــﺎﻧـﮯ
ﭼـﻨـﺪ ﺭﻭﺯﮮ
ﮔــﺬﺭﺕ ﺍﻓــﺘـﺎﺩ ﺑـﻪ ﺳـﺮﻧـﻮﺷـﺖ ﻣـﻦ
ﺁﻣـﺪﻩ ﺑــﻮﺩﮮ ﮐــﻪ ﺭﻭﺯﮔــﺎﺭﻡ ﺭﺍ
ﺳــﯿــﺎﻩ ﮐــﻨــﮯ ﻭ ﺑــﺮﻭﮮ
بعضی وقتهــآ...
از شدت دلتنگیــــ ،
گریهــ کهــــ هیچ...!!!
دلــ♥ــَت می خــوآهــَد ؛
هــآی هــــآی بمیــــری...!
ای کاش که از حال دل من خبرت بود
ای کاش دمی ار سر کویم گذرت بود
من مرغ اسیرم که ندارم پر پرواز
ای کاش که کاشانه من زیر پرت بود
..........................*******..............................
جان غمگین، تن سوزان، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است مهیا دارم
سوزدل، خون جگر، آتش غم، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
به راستی که چقدر شبیهاند به یکدیگر؛
عطرها و آدمها
هرکدام با بویی متفاوت:
گرم
تلخ
شیرین
سرد
میگویند عطر را از فاصله دور که بزنی بویش ماندگارتر میشود.
راست گفتهاند
آدمها را از دور دوست بداری ماندنیترند
گویی این روزها نزدیکی لطف ماندن را کم میکند !
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لبهایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام...
درد داره وقتی
ساعت ها میشینی و
به حرفایی که
" هیچ وقت قرار نیست بگی "
فکر میکنی ...!!!
به خودش زحمت نمیدهد یك نفر را كشف كند ،
زیبایی هایش را بیرون بکشد ،
تلخی هایش را صبر كند ...
آدمهای امروز،
دوستی های كنسروی می خواهند !
یك كنسرو كه درش را بـاز كنند ؛
بعد ...یک نفر،
شیرین و مهربان،
از تویش بپرد بیرون !
و هی لبخند بزند
و بگوید :" حق بـا توست " ...
تعداد صفحات : 9