میمِ مالکیتِ آخرِ اسمم
خاک خورده
و هیچکس نبود
که محضِ دلخوشی
یک بار
بگوید
تا تمامِ این قندهایِ تلنبار شده در دلم
آب شود
می ترسم همین روزها
مرضِ قند بگیرم
میمِ مالکیتِ آخرِ اسمم
خاک خورده
و هیچکس نبود
که محضِ دلخوشی
یک بار
بگوید
تا تمامِ این قندهایِ تلنبار شده در دلم
آب شود
می ترسم همین روزها
مرضِ قند بگیرم
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﺤﺚ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﻏﺮ ﻣﯿﺰﻧﻪ،
ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ،
ﺩﻟﺶ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ،
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ،
ﻣﯿﮕﻪ ... ﻣﯿﮕﻪ ... میگه ﻭ ﺍﺷﮑﺶ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ،
ﻣﺠﺒﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺣﺮﻓﺸﻮ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﯼ،
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ !
ﺑﺮﺍﺵ ﻣﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻪ !
ﺍﮔﻪ ﻫﻤﺶ ﺻﺪﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ،
ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ،
ﺫﻭﻕ ﮐﻦ ..
ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ ....
ﺳﮑﻮﺕ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻩ .....
ﯾﻌﻨﯽ :
ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ...
ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ..
ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ..
ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺎ ﺍﻣﯿـــــﺪ ﺷﺪﻩ .....
ﺍﮔﻪ ﻣﺮﺩﯼ ..
ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻘﺸﯽ ...
ﻗﺪﺭ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯿﺎﺵ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻥ ..
ﺑﺰﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﮕﯿﺮﻩ ....
ﺑﺰﺍﺭ ﻭﺍﺳﺖ ﺑﺨﻨﺪﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖِ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺷﯽ .....
ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ .....
ﺯﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ .....
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﮐﻢ ﻣـــــــــــــــــــــــــﺮﺩ ﺑﺎﺵ ...
گریه ی آخر شبهایم … انگار کافی نبوده …!!!
این روزها
اوّل صبحها هم ،
گریه میکنم …..
آاای آدمها
اینها که مینویسم ،
یعنی ،
چقدر زیاد دلم میخواهد … کسی باشد …
بپرسد … : ” خوبی … ؟؟!!!”
زمانی فراموشت میکنم که
بالای سنگ قبرم
با افسوس بگویی
" کاش زنده بودی " . . .
حالم را لک لک شکسته بال میفهمد
که میماند وتماشا میکند کوچ جفتش را.
ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﺪﻩ !
ﭘﺎ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻣﯿﺮﻭﻡ !
ﺗﺎﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻝ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﻢ .…
ﻋﺒﺮﺕ ﺑﮕﯿﺮﻡ !
ﻣﻦ ﮐﺠﺎ …… ؟
ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺠﺎ ..……
شنیده ام
موی بلند زنان عاشق را زیباتر می کند
برای همین است
که موهایم را کوتاه کرده ام
این وصله ها
به آغوش تنهای من نمی چسبد
حرف هایت را
زدی
زدی
تا
زدی زیر همه شان!
حرف هایم را
نزدم
نزدم
تا
زدم زیر اولین بارانی که زد!
ببین جانم!
من زنم..
زن ها به حرف ها تکیه می زنند
و از حرف ها تکیده می شوند
و شک نکن اگر زبان اختراع نمی شد،
هیچ زنی عاشقت نمی شد..
فانـــوس یادَت را...
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم...
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریك پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتارهی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت !
تعداد صفحات : 9